ضربالمثلهای افغانی با معنی
ضربالمثلهای افغانی با معنی ضربالمثلهای افغانی، به عنوان بخشی جدانشدنی از فرهنگ غنی افغانستان، اغلب بازتابدهنده تجربیات، آموزهها، و دیدگاههای مردم این سرزمین است. این ضربالمثلها در بردارنده دانش نسلها، حکمتهای عامیانه، و معیارهای اخلاقی جامعه هستند. برخی از ضربالمثلهای معروف افغانستانی که در ادبیات و گفتگوهای روزمره استفاده میشوند عبارتند از: هرچی کنی، دمب […]
ضربالمثلهای افغانی با معنی
ضربالمثلهای افغانی، به عنوان بخشی جدانشدنی از فرهنگ غنی افغانستان، اغلب بازتابدهنده تجربیات، آموزهها، و دیدگاههای مردم این سرزمین است. این ضربالمثلها در بردارنده دانش نسلها، حکمتهای عامیانه، و معیارهای اخلاقی جامعه هستند. برخی از ضربالمثلهای معروف افغانستانی که در ادبیات و گفتگوهای روزمره استفاده میشوند عبارتند از:
- هرچی کنی، دمب خر یک بلست اس: به معنای “هر کاری کنی بیفایده است و طرف کار خودش را میکند”، نشاندهنده بیفایدگی تلاشها در مقابل سرسختی یا لجاجت فردی است.
- چندان سمن است که یاسمن پیدا نیست: این ضربالمثل بیانگر این است که گاهی حواشی یک موضوع به قدری غلبه میکند که اصل ماجرا پنهان میماند.
- کار کو داندازه که از دست و پای نندازه: یعنی کارها باید با نظم و دقت انجام شوند تا از اشتباه و سردرگمی جلوگیری شود.
- زور از زاری کم نمیشود: این ضربالمثل بیان میکند که در مواقعی که به قدرت و زور اشاره شود، تضرع و التماس تأثیری در کاهش آن ندارد.
- دیر آیه درست آیه: به معنای “آنچه دیر رسد، به درستی خواهد رسید” است، نشاندهنده ارزش صبر و انتظار برای نتیجهای مطلوب است.
داستان خواندنی ضرب المثل: یک گل دوست بدتر از هزار سنگ دشمن را می توانید در اینحا مطالعه کنید.
فرهنگ ضرب المثل های افغانی
این ضربالمثلها نه تنها جنبههای مختلف زندگی را در بر میگیرند، بلکه آینهای به فرهنگ و سنن افغانستان ارائه میدهند. آنها اغلب در مکالمات روزمره، به منظور آموزش، انتقال تجربیات، و حتی در مواقع طنز آمیز به کار میروند. از این ضربالمثلها میتوان در جهت فهم بهتر ارزشها و نگرشهای جامعه افغانستانی بهره برد.
ضربالمثلهای افغانستانی به طور گستردهای طیف وسیعی از مفاهیم اخلاقی، اجتماعی، و فلسفی را پوشش میدهند که برخی از آنها شامل:
- خر خو همان خر است، لاکن پالانش نو شده: این ضربالمثل بیان میکند که تغییر ظاهری، ماهیت اصلی یک شخص یا چیزی را تغییر نمیدهد، نشاندهنده اینکه اصالت و ذات افراد تحت تأثیر تغییرات سطحی قرار نمیگیرد.
- کاسه را به کوزه میزنی و کوزه را به کاسه: این ضربالمثل به افرادی اشاره دارد که بداخلاقی و تندخویی میکنند و به عبارتی از کسی گفته میشود که در ایجاد مشکلات نقش دارد.
- گشنه ره یک لقمه، مانده ره یک قدم: تأکید بر اهمیت کمک و مساعدت به دیگران در مواقع نیاز دارد، به طور خلاصه، کمک کردن حتی با کوچکترین عمل میتواند تأثیر بزرگی داشته باشد.
- نان بخور خود پسند کالا بپوش خلق پسند: این ضربالمثل به افراد توصیه میکند که در امور شخصی به میل و سلیقه خود عمل کنند اما در انتخابهای اجتماعی به نظر و سلیقه عموم احترام بگذارند.
- دود چراغ خورده: اشاره به تلاش و زحمات فراوان برای رسیدن به دانش و موفقیت دارد، نشاندهنده قدردانی از کوشش و پشتکار در جهت رسیدن به هدف است.
این ضربالمثلها نه تنها بیانگر دانش و تجربههای مردم افغانستان در طول تاریخ است، بلکه نشاندهنده چگونگی تأثیر فرهنگ و تاریخ بر روی ارزشها و نگرشهای جامعه میباشد. از طریق این ضربالمثلها، میتوان دریافت که فرهنگ افغانستان چگونه بر مفاهیمی نظیر صبر، کمک به دیگران، قدردانی از تلاش و پشتکار، و اهمیت ظاهر و باطن تأکید دارد.
معروفترین ضربالمثلهای افغانستانی
- آب از سر بند بسته میشود: این ضربالمثل به معنای آن است که هر اصلاحی باید از مبدا و منشا آن انجام شود.
- خرس را که یاد کردی سوته در دستت بگیر: اگر درباره کسی صحبت میکنید و ناگهان آن شخص وارد شود، از این ضربالمثل استفاده میشود.
- تنگ آمد د جنگ امد: به معنی “چون عرصه بر او تنگ شد ناگریز کمر به جنگ بست” یا کارد به استخوان رسیده است.
- دیگ شریکی را سر چار راهی مشکن: این ضربالمثل به معنی آن است که کاری که چندین نفر در آن شریک هستند معمولاً به دلیل اختلافات، نتیجه خوبی نمیدهد.
- آش مردا دیر پخته میشه: این ضربالمثل بیان میکند که مردان در کارهای خود عجله نمیکنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0