ضرب المثل دزد باش و مرد باش

ضرب المثل دزد باش و مرد باش در اینجا به بررسی و کاربرد ضرب المثل دزد باش و مرد باش پرداخته ایم. در ادامه معانی، کاربردها و داستان این ضرب المثل را شرح داده ایم. کاربرد ضرب المثل دزد باش و مرد باش این ضرب المثل “دزد باش و مرد باش” کنایه از افرادی است […]

Rate this post

ضرب المثل دزد باش و مرد باش

در اینجا به بررسی و کاربرد ضرب المثل دزد باش و مرد باش پرداخته ایم. در ادامه معانی، کاربردها و داستان این ضرب المثل را شرح داده ایم.

کاربرد ضرب المثل دزد باش و مرد باش

این ضرب المثل “دزد باش و مرد باش” کنایه از افرادی است که اگرچه درگیر کارهای نادرستی هستند، اما ارزش‌های انسانی و شجاعت را رعایت می‌کنند.

داستان ضرب المثل دزد باش و مرد باش

در دوره‌ای که مسافران در کاروانسراها اقامت می‌کردند، سبک ساخت کاروانسراها در هر شهر به دلیل نوع مصالح ساختمانی، آب و هوای شهر و اندازه شهرها متفاوت بود.

در یکی از شهرهای بزرگ ایران، وجود یک کاروانسرا بسیار معروف بود که به علت بزرگ بودن و تعداد اتاق‌های فراوان، و همچنین دیوارهای بلند و در بزرگ آهنی‌اش مشهور بود. این دیوارها و در آهنی از ورود هر گونه دزد و راهزن به داخل کاروانسرا جلوگیری می‌کرد.

بازرگانان و تجاری که شب را در این کاروانسرا می‌ماندند، با اطمینان شب را در آنجا استراحت می‌کردند و صبح روز بعد به سفر خود ادامه می‌دادند. سه دزد که درباره امنیت این کاروانسرا شنیده بودند، تصمیم گرفتند هر چه شده وارد آن شوند و به اموال بازرگانان دستبرد بزنند.

این سه نفر پس از بررسی‌های مختلف، متوجه شدند که تنها راه ورود به کاروانسرا از زیرزمین است؛ زیرا دیواره‌ها بسیار بلند بودند و نمی‌توانستند از بالای آنها عبور کنند. همچنین، ورودی اصلی که از جنس آهن بود، شبانه روزی نگهبان داشت و نمی‌توانستند از آنجا به داخل کاروانسرا وارد شوند. به همین دلیل، آنها شروع به حفر زمین کردند. چند روز طول کشید تا به طور پنهانی و دور از دید مردم، یک تونل را از زیرزمین حفر کرده و در نهایت از چاه مرکزی کاروانسرا خارج شدند.

همه چیز برای بهم زدن آوازه‌ی امنیت کاروانسرا آماده بود. تنها کافی بود که شبی وارد کاروانسرا شوند و اموال بازرگانان را سرقت کنند. همین اتفاق هم رخ داد. سه نفر از تونل زیرزمینی وارد کاروانسرا شدند، اموال برخی از بازرگانان را دزدیدند و از همان تونل خارج شدند.

صبح، خبر سرقت از کاروانسرا به سرعت در میان مردم پخش شد و به قصر حاکم رسید. حاکم شهر که بسیار تعجب کرده بود، تصمیم گرفت این موضوع را پیگیری کند. به همین دلیل به کاروانسرا رفت و دستور داد تا مأمورانش تمامی جاها را بگردند و دنبال ردپای دزدها بگردند. ماموران در تلاش بودند، اما نشانه‌ای از دزدان پیدا نکردند. حاکم گفت: چون هیچ نشانه‌ای از دزد نیست، پس یکی از نگهبانان کاروانسرا دزد است. خودش تصمیم گرفت بیاید و اعتراف کند، در غیر این صورت، همه را مجازات می‌کنم.

دزدها، پس از خروج از تونل، به شهر بازگشتند تا ببینند وضعیت چگونه است. وقتی دیدند که نگهبانان بیچاره متهم به جرمی ناارتکابی شده‌اند، یکی از سه دزد گفت: “این رسم جوانمردی نیست که عواقب اعمال ما را بر دیگران بیاورد. بیایید اعتراف کنم: دزدی که این کار را کرده، من هستم. من از بیرون از چاه وسط کاروانسرا یک تونل حفر کردم. دیشب از آنجا به داخل وارد شدم و بعد از دزدیدن اموال مسافران، همان مسیر را به سمت بیرون طی کردم.” حاکم خودش به سمت چاه رفت و زیر و رو کرد. اما هیچ چیزی ندید و گفت: “شما دروغ می‌گویید؛ از اینجا چیزی پیدا نشده است.”

دزد گفت: “یک نفر را با طناب به داخل چاه بفرستید تا حفره‌ای که در میانه‌ی چاه حفر کرده‌ام را ببیند.” هیچ کسی قبول نکرد به وسط چاه بروید تا از تونلی که نمی‌دانند از کجا خارج می‌شود، بیرون بیاید. دزد که دید هیچ کس این کار را انجام نمی‌دهد، خودش جلوی چشم همه به دهانه‌ی چاه رفت و از راه تونل فرار کرد.

مردم مدتی در کاروانسرا منتظر ماندند تا دزد از چاه بیرون بیاید، اما هر چه منتظر شدند، دزد ظاهر نشد؛ زیرا او به آسانی از تونل فرار کرده بود. همه فهمیدند که دزد حقیقت می‌گوید، اما دیگر فایده‌ای نداشت زیرا دزد باز هم از همان تونل استفاده کرده بود و به سلامت جان خود به در برده بود.

حاکم مجبور شد دستور دهد نگهبانان بیچاره را آزاد کنند. در همین حین، یکی از تجار که اموالش در کاروانسرا سرقت شده بود، گفت: “اموال من به وسیلهٔ دزد حلال شده است. او دزدی بود که تا این حد جوانمرد است که تمامیت و بیگناهی نگهبانان را تحمل نکرد و خودش را در معرض خطر قرار داد تا حق هیچ کس ضایع نشود. اموالم را بر او حلال می‌کنم، اگرچه دزدی کار درستی نیست.”

در اینجا ضرب المثل دزد باش و مرد باش شرح داده ایم. برای خواندن داستان ضرب المثل های دیگر می توانید صفحه ضرب المثل های سایت خواب تعبیر را مشاهده کنید.